کرنوگراف نوع خاصی از ساعت است که به عنوان کرونومتر همراه با ساعت نمایشگر استفاده می شود.
یک کرنوگراف پایه دارای عقربه های ساعت و دقیقه بر روی صفحه اصلی برای نشان دادن زمان، یک عقربه ثانیه کوچک برای نشان دادن اینکه ساعت مچی زیبا در حال کار است، و یک عقربه ثانیه بر روی صفحه اصلی معمولاً مجهز به یک حرکت جارو برای دقت همراه با یک زیر دقیقه دقیقه است. برای کرونومتر شماره گیری کنید کلید فرعی دیگری برای اندازه گیری ساعت های کرونومتر نیز ممکن است در کرنوگراف گنجانده شود. کرونومتر می تواند در هر زمان توسط کاربر توسط فشار دهنده های عمل کننده که معمولاً در مجاورت تاج قرار می گیرند، راه اندازی، متوقف و به صفر برگرداند.
کرنوگرافهای پیچیدهتر اغلب از پیچیدگیهای اضافی استفاده میکنند و میتوانند چندین شمارهگیری فرعی برای اندازهگیری جنبههای بیشتر کرونومتر مانند کسری از ثانیه و همچنین سایر موارد مفید مانند فاز ماه و زمان ۲۴ ساعته محلی داشته باشند.
علاوه بر این، بسیاری از کرنوگرافهای مدرن دارای تاکیمتر روی قابها برای محاسبه سریع سرعت یا مسافت هستند. لویی موینت کرنوگراف را در سال ۱۸۱۶ برای استفاده در ردیابی اجرام نجومی اختراع کرد. کرونوگراف ها به زودی در اواسط تا اواخر دهه ۱۸۰۰ کاربرد گسترده ای در آتش توپخانه پیدا کردند. با گذشت زمان، کرونوگراف در چندین زمینه مختلف مانند خلبانی هواپیما، مسابقات اتومبیل رانی، غواصی و مانور زیردریایی کاربرد داشت.
واژه کرنوگراف از یونانی χρονογράφος (khronográphos «ضبط زمان»)، χρόνος (khrónos «زمان») و γράφω (gráphō «نوشتن») گرفته شده است. نسخههای اولیه کرونوگراف تنها نسخههایی هستند که در واقع از هرگونه «نوشته» استفاده میکردند: صفحه را با یک خودکار کوچک متصل به نمایه علامتگذاری کنید تا طول علامت قلم نشان دهد که چقدر زمان سپری شده است. اولین کرنوگراف مدرن اختراع شد. توسط Louis Moinet در سال ۱۸۱۶ صرفاً برای کار با تجهیزات نجومی. این نیکلاس ماتیو ریوسک بود که به دستور پادشاه لوئیس هجدهم در سال ۱۸۲۱ اولین کرنوگراف بازاری را توسعه داد.
پادشاه از تماشای مسابقات اسب دوانی بسیار لذت می برد، اما می خواست دقیقا بداند که هر مسابقه چقدر طول می کشد، بنابراین ریوسک مأمور شد تا ابزاری اختراع کند. انجام کار: در نتیجه او اولین کرنوگراف تجاری شده را توسعه داد. ریوسک تا زمان کشف کرنوگراف جیبی لویی مونت در سال ۲۰۱۳ که تاریخ بازنویسی شد، مخترع کرنوگراف در نظر گرفته می شد. علاوه بر اختراع کرنوگراف، لویی موینت پدر فرکانس بالا نیز هست. در سال ۱۸۱۶، ساعت Compteur de Tierces او با ریتم ۲۱۶۰۰۰ ارتعاش در ساعت (۳۰ هرتز) میتپید.
این رکورد فرکانس دقیقاً برای یک قرن باقی ماند، قبل از اینکه در نهایت در سال ۱۹۱۶ شکسته شود، پس از آن فرکانسهای کرنومتر استاندارد به سطوح امروزی (معمولاً ۵-۱۰ هرتز یا ۱۸۰۰۰ تا ۳۶۰۰۰ ارتعاش در ساعت) بازگشتند. Compteur de Tierces هنوز در وضعیت کار عالی است و در Ateliers Louis Moinet نگهداری می شود.
در سال ۱۹۱۳، Longines 13.33Z را ایجاد کرد، یکی از اولین حرکات کرنوگراف که تا به حال برای یک ساعت مچی ساخته شده بود، دارای ۱۸ جواهر، قطر ۲۹ میلی متر و ارتفاع ۶ میلی متر و نرخ ضربان ۱۸۰۰۰ vph. از تاجی استفاده می کرد که هم برای پیچیدن ساعت و هم به عنوان فشار دهنده برای کرنوگراف استفاده می شد. در سال ۱۹۱۵، گاستون بریتلینگ اولین کرنوگراف را با یک عقربه ثانیه مرکزی و یک شمارنده ۳۰ دقیقه ای تولید کرد.
بعداً، در سال ۱۹۲۳، گاستون بریتلینگ اولین کرنوگراف را با فشار دهنده جداگانه در ساعت ۲ معرفی کرد. در سال ۱۹۳۴، ویلی بریتلینگ مفهوم کرنوگراف را با اضافه کردن فشار دهنده دوم در ساعت ۴ بیشتر توسعه داد. از آن زمان طراحی کرونوگراف ۳ هلی توسط کل صنعت پذیرفته شده است. در سال ۱۸۴۴، نسخه به روز شده کرنوگراف آدولف نیکول، اولین نسخه ای بود که دارای ویژگی تنظیم مجدد بود که اکنون بر خلاف سوزن دائماً در حال حرکت در کرنوگراف اصلی، امکان اندازه گیری های متوالی را فراهم می کند. در اوایل قرن بیستم، بسیاری از کرنوگرافها با قابهای ثابت به منظور عملکرد تاکیمتر به فروش میرسند.
در سال ۱۹۵۸ شرکت ساعت Heuer مدلی با سرعت سنج قاب چرخشی برای محاسبات پیچیده تر معرفی کرد. کرونوگراف ها در بین هوانوردان بسیار محبوب بودند زیرا به آنها امکان محاسبات سریع و انجام زمان بندی دقیق را می دادند. تقاضا برای کرونوگراف همراه با صنعت هوانوردی در اوایل قرن بیستم افزایش یافت. از آنجایی که اکتشاف ایالات متحده در فضای ماورای جو در ابتدا فقط شامل خلبانان آزمایشی بود، به دستور رئیس جمهور دوایت دی. آیزنهاور، کرونوگراف روی مچ بسیاری از فضانوردان اولیه قرار داشت. استفاده از کرنوگراف مسیر مشابهی را برای بسیاری از زمینهها دنبال میکند که شامل زمانبندی بسیار دقیق و/یا مکرر در اطراف ماشینآلات پیچیدهتر و پیچیدهتر بهطور فزایندهای با کارایی بالا میشود، مسابقات اتومبیل رانی و ناوبری زیردریایی دریایی دو نمونه هستند.
از آنجایی که کاربردهای متفاوتی برای کرونوگراف کشف شد، صنعت با مدلهای مختلف واکنش نشان داد و ویژگیهایی مانند فلایبک (که در آن عقربه دوم میتوان به سرعت صفر شود)، تایمر دقیقه و ساعت، Rattrapante (یا چند عقربه دوم که یکی از آنها میتواند باشد، پاسخ داد. متوقف شد و به طور مستقل شروع شد) و مدل های ضد آب برای غواصان و شناگران. اگرچه ساعتها و ساعتهای خود سیم پیچی از اواخر دهه ۱۷۰۰ وجود داشته است، کرونوگراف خودکار (خود سیم پیچ) تا اواخر دهه ۱۹۶۰ اختراع نشد. در سال ۱۹۶۹، شرکتهای ساعت Heuer، Breitling، Hamilton، و متخصص حرکت Dubois Dépraz، اولین کرنوگراف خودکار را با مشارکت توسعه دادند.
آنها این فناوری را مخفیانه توسعه دادند تا دیگر خانههای ساعتسازی نتوانند ابتدا یک کرونوگراف خودکار، یعنی رقبای Zenith و Seiko را منتشر کنند. در ژنو و نیویورک بود که این مشارکت اولین کرنوگراف خودکار را در ۳ مارس ۱۹۶۹ با جهان به اشتراک گذاشت. این اولین کرنوگراف های خودکار با عنوان “کرنو-ماتیک” شناخته شدند. بسیاری از شرکت ها سبک های خود را از کرنوگراف ها می فروشند. در حالی که امروزه اکثر کرنوگراف ها به شکل ساعت های مچی هستند، در اوایل قرن بیستم کرنوگراف های جیبی بسیار محبوب بودند.
اصطلاح کرنوگراف اغلب با اصطلاح کرنومتر اشتباه گرفته می شود. در جایی که «کرنوگراف» به عملکرد ساعت اشاره دارد، کرنومتر معیاری است از عملکرد یک ساعت مکانیکی معین: برای برچسب زدن یک کرنومتر، ساعت باید پس از انجام آزمایش توسط COSC، مؤسسه رسمی آزمایش کرنومتر سوئیس، تأیید شود. مجموعه ای از تست های دقیق برای استحکام، دقت و دقت در شرایط نامساعد (اگرچه این الزامات بسیار کمتر از دقت به دست آمده توسط ارزان ترین ساعت های کوارتز مدرن است). یک ساعت مکانیکی ساده، بدون عملکرد کرونومتر، می تواند به عنوان یک کرونومتر گواهی شود، همانطور که یک ساعت، برای مثال ساعت یک کشتی، برای ناوبری استفاده می شود. این شرایط متقابلاً منحصر به فرد نیستند، برای مثال Omega Seamaster 300M Chronograph GMT Co-Axial همچنین یک کرونومتر تأیید شده COSC است.
در اصل واژه کرنوگراف عمدتاً در ارتباط با توپخانه و سرعت موشک ها استفاده می شد. عملکرد اصلی کرونوگراف این است که امکان مقایسه مشاهده بین یک پایه زمانی و قبل از اختراع کرونومتر الکترونیکی، ثبت دائمی یافته های ناظر را فراهم می کند. به عنوان مثال، یکی از اولین کاربردهای کرنوگراف ثبت زمان سپری شده در مسابقات اسب دوانی بود. برخی از کاربردهای مهمتر کرونوگراف شامل کرونوگراف لانگلی است که توسط نیروی دریایی ایالات متحده برای ثبت، محاسبه و تجزیه و تحلیل داده های ارسال شده توسط منجنیق های پرتاب هواپیما استفاده می شود.
یکی دیگر از کاربردهای معروف کرنوگراف در طول ماموریت های آپولو ناسا به ماه بود، زمانی که هر فضانورد به یک کرونوگراف کاملاً کارآمد به نام امگا اسپیدمستر مجهز شد. در یک نمونه، از کرونوگراف Bulova استفاده شد. کرنوگراف ها به طور معمول برای ثبت ضربان قلب در بیمارستان ها، محاسبه سرعت و/یا مسافت در زمین های ورزشی، یا حتی به عنوان تایمر ساده در آشپزخانه ها استفاده می شوند.
کرنوگرافها میتوانند دستگاههای بسیار پیچیدهای باشند، اما همه آنها عملکرد اصلی نشان دادن زمان، به عنوان ساعت، و نمایش زمان سپری شده را دارند. کرنوگراف ریوسک نسبتاً ساده بود. از دو وجه تشکیل شده بود، یک وجه بالا و پایین. قسمت پایینی یک حوض جوهر داشت، در حالی که قسمت بالایی یک سوزن قلم مانند به آن متصل بود. هنگامی که فعال میشود، چهره بالایی روی صورت پایین فشار میآورد، در حالی که حول محور مرکزی میچرخد، که سوزن را میکشد. این جوهر را به شکل دایرهای میکشاند و زمان سپری شده توسط خط جوهر ایجاد شده را ثبت میکند.
جا برای پیشرفت باقی مانده بود، زیرا کرنوگراف ریوسک به راحتی برای استفاده های متعدد آماده نبود. این امر راه را برای صدها حق ثبت اختراع که برای به روز رسانی و ارتقاء این دستگاه در اختیار مردم قرار گرفته است، هموار کرد. کرنوگرافهای خودکار و غیر دیجیتالی نیازی به باتری ندارند، زیرا بازو یا مچ کاربر انرژی جنبشی ایجاد میکند که منجر به کل منبع انرژی مورد نیاز برای کارکرد این دستگاه میشود. در طول روز، در حالی که دارنده ساعت در حال راه رفتن است، حرکت چرخشی بازوی او یک روتور نیم دایره ای را مجبور می کند تا یک محور درون ساعت را روشن کند. روتور به یک جغجغه متصل است که فنر اصلی را در ساعت می پیچد تا همیشه برای استفاده آماده باشد. کرنوگراف امروزی با فشار دادن دکمه شروع، که معمولاً در موقعیت ساعت دو قرار دارد، برای شروع زمان ضبط و با فشار دادن همان دکمه برای توقف ضبط کار می کند.
هنگامی که دکمه برای شروع ضبط فشار داده می شود، یک سری از سه چرخ قطار (در کرونوگراف های پیچیده تر و دقیق تر، چرخ های بیشتری وجود دارد) شروع به چرخش می کنند. کوچکترین زمان چرخش یک ثانیه، شصت ثانیه بعدی و آخرین آن شصت دقیقه زمان چرخش دارد. سه چرخ قطار با یکدیگر تعامل دارند و مدت زمان فعال شدن دکمه استارت را ثبت می کنند. علاوه بر دکمه شروع، یک دکمه تنظیم مجدد نیز دارد که معمولاً در موقعیت ساعت چهار قرار دارد. هنگامی که دکمه تنظیم مجدد فشار داده می شود، عقربه کرنوگراف به صفر باز می گردد. حاشیههای تاکیمتر عارضهای هستند که امکان محاسبه سریع سرعت یا مسافت را فراهم میکنند. قاب های چرخشی امکان محاسبات پیچیده تر یا محاسبات مکرر را بدون نیاز به تنظیم مجدد تایمر فراهم می کنند. انواع یک «سیکو خودکار-کرنوگراف» Cal. ۶۱۳۹، Pogue Seiko، اولین کرنوگراف خودکار در فضا Seiko Flyback-Automatic-Chronograph Cal. ۷۰۱۶، به اصطلاح “Seiko-Monaco” (1976) کرنوگراف های اولیه ای که ریوسک اختراع کرد، کرونوگراف نواری نامیده می شدند. آنها از نواری تشکیل شده بودند که دائماً با سرعت کنترل شده کشیده می شد. هنگامی که فعال می شود، یک قلم بر روی نوار فشار داده می شود و شروع به ضبط می کند تا زمانی که غیرفعال شود. کرنوگراف های تخصصی توسط غواصان اعماق دریا و غواصی استفاده می شود.
در حالی که عملکرد اولیه مانند سایر کرنوگراف ها است، مدل های غواصی دارای تسمه های طولانی تر و کاربردی تر برای پوشیدن روی تجهیزات هستند، به گونه ای ساخته شده اند که تا عمق های عمیق تر ضد آب باشند، دارای گوشه های گردتر برای جلوگیری از گرفتن و صفحه های نورانی برای خواندن در اعماق تیره هستند. حاشیههای اندازهگیری شده: بسیاری از کرنوگرافها دارای یک قاب هستند که یا ثابت است یا میتواند بچرخد، در اطراف قسمت بیرونی صفحه که با مقیاسهای خاصی مشخص شده است تا محاسبات سریع انجام شود. در حالی که هر ساعت مچی می تواند یک قاب داشته باشد، ویژگی توقف کرنوگراف و همچنین چرخش قاب، محاسبات پیچیده تر یا اندازه گیری های مکرر را برای یک سری محاسبات امکان پذیر می کند. محبوب ترین متر برای قرائت تاکی متر است: مقیاس ساده ای که امکان محاسبه سریع سرعت را فراهم می کند. سایر قاب ها دارای مقیاس Telemeter برای فاصله هستند. شرکت ساعت سازی Breitling مدلی را با یک قاب چرخان همراه با متر ثابت دیگری بر روی صفحه نمایش ارائه می دهد که برای استفاده به عنوان یک قانون اسلاید برای محاسبات پیچیده تر مقیاس بندی شده است.
کرونوگراف های فلای بک دارای عقربه زمان بندی هستند که می توان آن را به سرعت به صفر بازنشانی کرد یا فلای بک را به صفر رساند. معمولاً عقربه دوم جارو برای ضبط زمان متوقف میشود و دوباره در آن نقطه روی صفحه کلید شروع میشود، یا با چرخاندن عقربههای ساعت تا صفر دوباره در جهت عقربههای ساعت، عقربه دوم را بازنشانی میکند. فلای بک امکان خواندن و بازنشانی سریع – یک چرخش در خلاف جهت عقربههای ساعت – را فراهم میکند تا اندازهگیری بعدی از صفر شروع شود.
یک rattrapante که گاهی اوقات کرنوگراف دوتایی نیز نامیده می شود، دارای چندین عقربه دوم است که حداقل یکی از آنها را می توان متوقف کرد و به طور مستقل شروع کرد. هنگامی که فعال نمی شود، عقربه های دوم با هم حرکت می کنند، یکی زیر دیگری، تا فقط به عنوان یک دست دوم ظاهر شوند.
یک توربیلون، اگرچه به شدت محدود به کرنوگراف ها نیست، یک راه فرار است که در یک قفس قرار می گیرد و در یک تعادل چرخشی قرار می گیرد تا اثرات گرانش را بر روی گریز به حداقل برساند و دقت را افزایش دهد. از آنجا که گریزهای کرنوگراف به طور کلی بزرگتر هستند و با عوارض بیشتری همراه هستند، یک تورمیلیارد در یک کرنوگراف با یک تورمیلیارد در یک ساعت ساده تر متفاوت است. انواع دیگر کرنوگراف های امروزی کرنوگراف اتوماتیک و کرنوگر دیجیتال هستند.