برندهایی مانند Patek Philippe و Audemars Piguet علیرغم شهرت جهانی طولانی مدتشان، برای مصرف کننده ایرانی، حتی در میان اقشار مرفه جامعه، نسبتاً جدید هستند – رولکس در بازار ساعت های لوکس ایران حکمفرماست. جایگاه این برند بهعنوان ماندگارترین برند ساعت مچی در ایران احتمالاً قویتر از سایر کشورها است. شاید واقعیترین بازتاب این موضوع، مغازههای کوچک و بیشماری در سراسر کشور باشد که دارای ویترین پر از انواع گیجکننده از ساعتهای تقلبی رولکس هستند – تعداد آنها بسیار بیشتر از فروشگاههای کاسیو و سیکو، مارکهایی که احتمالاً بیشترین فروش را دارند.
ساعت رولکس سابقه ای طولانی در ایران دارد، سابقه ای که توسط رویدادهای کشور شکل گرفته است. تاج رولکس از اوایل دهه ۱۹۵۰ بدون وقفه در خیابان های تهران حضور داشته است و آن را شاهد بسیاری از تاریخ قرن بیستم ایران کرده است. همانطور که بسیاری از کلکسیونرهای ساعت می دانند، شاه ایران حامی شناخته شده این برند بود، حتی یک مدل منحصر به فرد به نام روز تاریخ را سفارش داد. ۱۸۳۱. شباهت به اویسترکوارتز با قاب زاویه ای آن، ر. سال ۱۸۳۱ تنها هشت ساعت مچی، همه در پلاتین بود. رولکس چندین دهه قبل در ایران حضور داشت، اما کمک گرفتن از شاه به عنوان مشتری، موقعیت منحصر به فرد خود را در میان طبقه حاکم کشور تثبیت کرد.
در حالی که جایگاه این برند در ذهن مصرف کننده بدون چالش باقی مانده است، تقاضا برای ساعت های رولکس مانند سابق نیست. تحریم ها و موقعیت سیاسی ایران طی ۹ سال گذشته ارزش پول این کشور را به شدت کاهش داده است. با شروع سختی های اقتصادی، یکی از اولین اقلامی که شهروندان عادی مصرف نکردند، بدون شک کالاهای لوکس بودند. با این حال، در محلههای ثروتمندتر شهرهای بزرگ، بسیاری از فروشگاهها ادعا میکنند که همچنان مقادیر قابلتوجهی ساعتهای لوکس و اغلب فقط یک برند، رولکس به فروش میرسانند.
ناصر جواهری در نیمه دوم دهه نهم خود، یکی از سه برادری است که به همراه عباس و حمید جواهری، تنها و تنها خردهفروش معتبر رولکس در ایران، برادران جواهری را تأسیس کردند. ریشه های خانواده او در تجارت ساعت عمیق است، به طوری که پدربزرگش وارد کردن ساعت را در سال ۱۹۰۰ آغاز کرد.
از جمله، این خانواده در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ نمایندگان زنیت بودند و اعضای خانواده آقای جواهری اکنون تنها دو بوتیک رولکس در تهران را دارند. شعبه دیگری از این خانواده صاحب ساعت تهران است که برندهایی مانند Audemars Piguet، Cartier و Richard Mille را خرده فروشی می کند. آقای جواهری با پوشیدن یک کت و شلوار رسمی اما راحت، در فروشگاه خود واقع در مجموعه مجلل برج روما نشسته و داستان رولکس در ایران را روایت می کند. «حدود ۲۵ سال قبل از انقلاب ۱۹۷۹، وضعیت متفاوت بود. تا زمانی که [انقلاب] اتفاق افتاد، بازار خوب بود. آقای جواهری می گوید بعد از آن تا بعد از جنگ ایران و عراق [از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷] کاری نداشتیم.
دولت آن زمان – بسیار محترمانه – به بازرگانان گفته بود که چون نمی توان به ما ارز اختصاص داد، اجازه واردات [ساعت] نخواهیم داشت. بازگشایی [اقتصاد] اتفاق افتاد و ما توانستیم به آرامی اما پیوسته فعالیت های خود را از سر بگیریم.
علاقه به ساعت های لوکس قبل از انقلاب در اوج شروع شد. آقای جواهری به علاقه زیاد شاه ایران به ساعت اشاره کرد. آقای جواهری توضیح میدهد: «شاه صاحب ساعتهای زیادی بود و رولکس تنها یکی از آنها بود، با این حال، بیشتر ساعتهایی که از رهبران و سیاستمداران جهان به عنوان هدیه دریافت کرد، رولکس بود و بیشترین تعداد ساعتهایی که به دیگران هدیه داد. کسی جز رولکس نبود. جواهری می افزاید: «و فقط شاه ایران نبود، زمانی که شاه عربستان سعودی توسط شاه به ایران دعوت شد. پس از بازگشت پادشاه به خانه، پیشخدمت ها، آشپزها و محافظان به فروشگاه ما آمدند تا ساعت های رولکس را که از پادشاه هدیه گرفته بودند، بفروشند. پادشاه عربستان در این سفر ۸۰ ساعت رولکس به میزبان خود داده بود.
دههها پس از انقلاب، رولکس همچنان برجسته است. آقای جواهری خاطرنشان می کند: «رولکس اصلاً ساعت ارزان قیمتی نیست، به ناچار فقط گروه خاصی از مردم توانایی خرید آن را دارند. لزوماً همه کسانی که توانایی مالی آن را دارند به رولکس نمی آیند، اما رولکس همیشه جایگاه خود را دارد، به خصوص که بسیاری رولکس را هدیه ای برای موقعیت های خاص در زندگی می دانند و هدیه دادن رولکس به خاطرات آنها هویت و شناخت می بخشد. به گفته آقای جواهری، توانایی رولکس برای حفظ موقعیت خود در بازار برای مدت طولانی، علیرغم همه تحولات، صرفاً به دلیل این محصول است: «ما به عنوان خرده فروشان برند، معتقدیم که این به دلیل برجسته ترین ویژگی است. رولکس – مواد و کیفیت ساخت بالا و این واقعیت که همیشه ارزش خود را حفظ می کند و در آزمون های مختلف زمان ایستاده است. آقای جواهری که آهی می کشد، می گوید: «بسیاری از ساعت هایی که حدود ۵۰ سال پیش به قیمت ۴۰۰ دلار فروختیم، اکنون تا ۲۵۰ هزار دلار در حراجی های بین المللی به فروش می رسند.» اما شهرت برند برای کیفیت هرگز تنها دلیل محبوبیت آن نبوده است. دیگری نوسانات ارز و بحران اقتصادی ایران است.
ارزش پول ملی ایران، تومان، در یک دهه گذشته حدود ۹۵ درصد در برابر دلار آمریکا کاهش یافته است. در سال ۱۳۹۰ یک دلار آمریکا حدود ۱۰۰۰ تومان ارزش داشت اما امروز برای خرید یک دلار آمریکا ۲۵۰۰۰ تومان قیمت دارد. آقای جواهری درباره این تورم می گوید: «در گذشته چندین بار اتفاق افتاده است: مثلاً یک ساعت را به قیمت ۳۰ میلیون تومان فروختیم، تا ببینیم چند ماه بعد مشتری آن را حتی ۱۰۰ میلیون تومان هم نمی فروشد. ، “معلوم است که او نمی فروشد، زیرا می داند که ارزش ساعتش می تواند بسیار بیشتر از ارز در هر روز باشد.”
با وجود ماهیت نسبتا بسته ایران، روندهای جهانی تقاضا برای ساعت های رولکس نیز در ایران اتفاق می افتد، البته در مقیاس کوچکتر. وقتی از آقای جواهری میپرسم که کدام مدلها محبوبتر هستند، پاسخ سادهتر از آن چیزی است که انتظار دارم، اما کاملاً منطقی است: «اگر میخواهید بدانید که کدام مدل ترند بعدی است، فقط ببینید کدام مدل است. شرکت تولید را متوقف کرده است.» در مورد ساعت های اسپرت فولادی که در همه جای دیگر مطلوب هستند؟ پاسخ او واضح بود: «مدل های محبوب و کمیاب زیادی وجود دارد که این شرکت تنها به تعداد کم به ما می دهد. برای برخی از مدلها فقط دو یا سه قطعه وارد میکنیم و میفروشیم، بنابراین به این نتیجه رسیدهایم که واضح و خیلی راحت به مشتری بگوییم که نداریم.» من در
موفقیت رولکس به این معنی است که خرید و فروش سریعی در ساعتهای آن، بهویژه نمونههای متعلق به قبل انجام میشود. برادران جواهری اکنون تنها یکی از بازیکنان زیادی در این بازی است – البته تنها خرده فروش مجاز. آقای جواهری در مورد بازار گسترده تر رولکس در کشور حرف های زیادی برای گفتن دارد. جواهری توضیح می دهد: «رقابت با بازار خاکستری اصلا معنی ندارد، زیرا زمین بازی منصفانه تنظیم نشده است. ما می دانیم که نیازی به مالیات، عوارض گمرکی و تبلیغات نداریم.» او ادامه میدهد: «بسیاری از مشتریانی که برای پرسیدن قیمت ساعت به ما مراجعه میکنند، ادعا میکنند که فروشگاههای بسیاری را میشناسند که دقیقاً همان مرجع ارزانتر را ارائه میدهند، و مشکل این است که دروغ نمیگویند.»
آقای جواهری میگوید: «در بسیاری از موارد، برخی از ساعتها در بازار خاکستری تا ۲۰ درصد ارزانتر از قیمت فهرست ما هستند.» «قابلیت ارائه قیمتهای پایینتر به این معناست که فروشنده ساعت را به شکل کاملاً رسمی و قانونی وارد نمیکند. انجام دهید – او مجبور نیست مالیات، گمرک، تبلیغات، آموزش کارکنان بپردازد، چه رسد به دکوراسیون رسمی که اینجا [در بوتیک ما] می بینید. من به فضای داخلی فروشگاه نگاه می کنم و دقیقاً شبیه خرده فروشی های رولکس است که زمانی در دبی و استانبول از آن بازدید کردم. با این حال، ویترین ها تقریبا خالی است. تنها چیزی که من می بینم چند داتجست است. نهایت جرات دارم و بپرسم به نظر او چگونه می توان مشکلات عرضه مدل های پرفروش را حل کرد. آقای جواهری میگوید: «رولکس بدون شک از عرضه و تقاضای برخی مدلها آگاه است، اما آنها همیشه برنامهای برای مقابله با حجم تولید این مدلهای خاص دارند و ممکن است استراتژی خاصی برای تغییر نداشته باشند. آن [به دلیل استراتژی بلندمدت].»
آقای جواهری که متوجه نگاه من می شود می گوید: «بله، این فروشگاه خیلی خالی است. جواهری می گوید: «برای واردات ساعت باید از وزارت بازرگانی مجوز بگیریم. ما مجوز داشتیم، اما دولت نتوانست ارز مورد نیاز برای پرداخت ساعت را به ما بدهد. تخصیص پول به ما آنقدر طول کشید که مجوز ما تمام شد و فرصت ما از دست رفت.» آقای جواهری ادامه می دهد: «به همین دلیل ساعت های ما کوتاه می آیند، زیرا یک سال و نیم است که واردات قابل توجهی نداشته ایم. آقای جواهری میگوید: «من نمیتوانستم آینده را قبل از انقلاب پیشبینی کنم، که الان هم همینطور است.»
وضعیت بد اقتصادی، نوسانات ارز، پیچیدگیها و موانع واردات و فروش قانونی، همه دست به دست هم دادهاند تا این را بسازیم. از پرخطرترین و لغزنده ترین بازارها». او با ناراحتی اذعان میکند: «گاهی اوقات مشکلات و شرایط چنان در هم پیچیده میشوند که حتی نمیتوانم آیندهای را برای خردهفروشی رولکس در ایران تصور کنم. برای سبک کردن گفتگو، به مرجع Datejust اشاره می کنم. ۱۶۰۱ آقای جواهری مچ دستش است – خود کفاش پابرهنه می دود. آقای جواهری میگوید: «من ۵۵ سال پیش این ۱۶۰۱ را برای خودم خریدم، اما دخترم یک بار آن را از من گرفت و مجبور شدم ساعتی ده برابر گرانتر برایش بخرم تا آن را پس بگیرم.»
او با لبخند میگوید: «من از دستبند خوشم نمیآید، بنابراین آن را روی این بند چرمی میگذارم» و میافزاید: «هرگز نمیتوانم خودم را مجبور کنم ساعتی غیر از این ساعت بپوشم».
دارای گواهی رسمی
مرتضی پورسنگری نیز داستان های زیادی در مورد رولکس در ایران دارد که مدت ها سرپرست خدمات برادران جواهری بوده است. آقای پورسنگری با بیش از ۷۰ سال سن، اکنون کارگاه تعمیر ساعت خود را با تخصص رولکس اداره می کند و توسط رولکس در ژنو آموزش دیده است. قبل از انقلاب ۱۳۵۷، آقای پورسنگری صاحب ساعت فروشی در خیابان نادری، یکی از قدیمی ترین و شلوغ ترین خیابان های تهران بود. مشتریان او در آن زمان بخشی از جامعه ایران بودند. آقای پورسنگری می گوید امیرعباس هویدا، نخست وزیر وقت ایران، مشتری دائمی بود و همیشه ساعت هایی را برای تعمیر به او می سپرد. او میگوید: «تقریباً همه منشیها، خوانندههای معروف و هنرمندان رولکس میپوشیدند و بسیاری از آنها ساعتهای خود را برای تعمیر و سرویس به مغازه من میآوردند. آقای پورسنگری می گوید: «قبل از انقلاب مردم چشم و سلیقه بهتری نسبت به الان داشتند، بخش قابل توجهی از پزشکان، مهندسان و دانشمندان ما از کشور مهاجرت کرده اند و بخش بزرگی از مشتریان هدف رولکس در ایران بودند. چنین افرادی.» آقای پورسنگری در ادامه با کمال تاسف دلیل رونق تقاضا برای خدمات خود را بعد از انقلاب توضیح می دهد. صدها ساعت رولکس با نشان امپراتوری روی صفحه خود پاک شدند. آقای پورسنگری میگوید: «این ساعتها امروز میتوانستند ارزشمند باشند، اما با انقلاب، بسیاری از کارمندان دربار و بستگان شاه ساعتهای خود را برای من آوردند تا نشان سلطنتی را از روی صفحهها حذف کنم. آنها این کار را از ترس گرفتار شدن به مشکل انجام دادند و حق داشتند.»
آقای پورسنگری نیز دیدگاه مشابهی در مورد تأثیر جنگ ایران و عراق بر تجارت دارد. آقای پورسنگری میگوید: «زمانی که جنگ شروع شد، مجبور شدم خانه و مغازهام را بفروشم و به کرمان برگردم. چند سال بعد». آقای پورسنگری جدا از سال های قبل از انقلاب، دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی، سیاستمدار اصلاح طلب را یکی از بهترین بخش های ایران برای تجارت ساعت می داند. ثبات اقتصادی آن زمان، تجارتی را ایجاد کرد که گهگاه او را به شدت مشغول می کرد، هرچند کوتاه مدت.
پس از انقلاب، آقای پورسنگری حدود ۲۰ سال مدیر خدمات و تعمیرات برادران جواهری بود و در این مدت حداقل سه بار برای آموزش های تخصصی در ستاد رولکس به ژنو سفر کرد. دههها کار او روی مکانیک کالیبرهای رولکس در طول سالها به او بینش ساعتساز را نسبت به این برند داده است. از لحاظ تاریخی، پرفروشترین ساعتهای رولکس، مدلهای Oyster با حرکات دست-باد، یعنی کال بودند. ۱۲۲۵ و کال. ۱۲۱۰ به نظر او. اما امروزه سلیقه ها تغییر کرده است. آقای پورسنگری میگوید: «با بیش از نیم قرن تجربه در بازار رولکس ایران، میتوانم بگویم که دوستداران واقعی ساعت بیش از هر چیز از دیتونا و سابمارینر استقبال کردهاند و من سابمارینر را در کل رولکس ایدهآلی میدانم». اما اگر فقط بخواهم حرکت را در نظر بگیرم، فکر می کنم ۱۵۷۰ بهترین کالیبر در تاریخ رولکس بود، زیرا دوام و دقت خوبی داشت، اما اینطور نبود. بیهوده پیچیده بود و تعمیر آن بسیار آسان بود.»
آقای پورسنگری بدون نیاز به طرح موضوع، بحث را به سمت بازار ساعت های تقلبی رولکس در ایران هدایت می کند. آقای پورسنگری میگوید: «بیشتر بازدیدکنندگان روزانه از فروشگاه من برای تأیید اصالت میآیند، بخشی از مشکل، ورود افراد غیر ماهر و بیعلاقه به بازار ساعت است که نتیجه نوسانات ارزی و سودآوری سایه است. معاملات چنین افرادی به راحتی می توانند ساعت های تقلبی را با قیمت های بسیار پایین خریداری کرده و به صورت اورجینال بفروشند.» آقای پورسنگری می افزاید: «یک بار با یکی از مدیران ارشد رولکس صحبت کردم و درباره راه حلی که برای مقابله با کارخانه های تقلبی در نظر دارند پرسیدم، او گفت که نمی توان کار زیادی کرد، زیرا وقتی یک کارخانه تولیدی بسته می شود، اپراتورها بسته می شوند. در حال رها شدن هستند و به سرعت مانند قارچ شروع به رشد می کنند، با یک کارگاه جدید در مکانی دیگر.
بازار قدیمی
در ایران، مانند بسیاری از نقاط جهان، رولکس فراتر از یک برند، به خودی خود یک فرهنگ است. و مانند بسیاری دیگر از اشیاء نابهنگام که از یک ساز باکیفیت به نماد موفقیت تبدیل شده اند، رولکس در میان اقشار مرفه تهران و همچنین در بسیاری از شهرهای بزرگ ایران طنین انداز می شود. میترا احمدی معمار جوانی است که به تازگی از دانشگاه فارغ التحصیل شده و در شرف راه اندازی شرکت خود است. من با او در مورد علاقه او به ساعت صحبت می کنم که البته بسیار مختص رولکس است.
او میگوید: «اشکالی ندارد که یک برند نماد تمایز بین شرایط اقتصادی و اجتماعی باشد، برای من رولکس نشانهی رفاه است. و واقعیت این است که بسیاری از افرادی که من می شناسم همین فکر را می کنند، حتی اگر آنها جرات اعتراف به آن را نداشته باشند.» آنچه خانم احمدی میگوید توسط یک کارآفرین جوان، علیرضا صادق پور، که صاحب یک فروشگاه ساعت کوچک در مرکز شهر تهران است، تأیید میکند که همه چیز از سیکو گرفته تا لانگینز و TAG Heuer تا رولکس را میفروشد. آقای صادق پور میگوید: «خیلی از مشتریان هستند که به ویژگیهای ساعتی که میخرند اهمیتی نمیدهند، تنها چیزی که میخواهند رولکس است، شاید به این دلیل که یکی از اقوامشان در یک مهمانی دربارهاش فخرفروشی کرده است و میخواهند از ساعتی که میخرند هم خبر داشته باشند. جونزها.» در شرایط بحران اقتصادی مانند ایران که اکنون تجربه می کند، ایده غلبه بر مشکلات برای رسیدن به موفقیت مالی چنان رویایی است که برخی حاضرند به معنای واقعی کلمه هر کاری انجام دهند تا خود را به نمادهای ثروت مجهز کنند. به همین دلیل است که فروش ساعت های تقلبی رولکس در ایران رو به افزایش است.
متاسفانه دولت به طور رسمی واردات یا فروش کالاهای تقلبی را غیرقانونی اعلام نکرده است و قانونگذار ایران همواره این موضوع را نادیده گرفته است. در نتیجه، هیچ قانون قابل توجهی در ایران وجود ندارد که فروش کالاهای تقلبی را جرم انگاری کند و بنابراین مجازات قابل توجهی وجود ندارد.
اغلب، پوشیدن ساعت تقلبی توسط بسیاری از مردم عادی ایرانی اشتباه تلقی نمی شود، بلکه یک دستاورد هوشمندانه است. با این حال، خرید یک رولکس معتبر در تهران هنوز نسبتاً آسان است. به غیر از برادران جواهری و تعدادی بوتیک جدید و لوکس در مناطق گران قیمت شهر، بازار محسنی در خیابان میرداماد وجود دارد که بسیاری از مردم محلی آن را مرکز اصلی ساعتهای لوکس از قبل متعلق به قبل و در درجه اول رولکس میدانند. این بازار شامل چندین فروشگاه است که توسط جانبازانی اداره می شود که دهه هاست ساعت های رولکس را خرید و فروش می کنند. مشتریان معمولاً دیگر نیازی به نگرانی در مورد تقلبی در این مغازه ها ندارند. فراتر از بازار محسنی، چندین فروشگاه دیگر نیز در نقاط دیگر شهر قرار دارند.
سنتی روزی روزگاری